تصمیم استفاده از سیستمهای مدیریت یادگیری (LMS) برای یادگیری ترکیبی در آموزش از راه دور: مدلسازی اثرات عوامل شخصیت در انحصار
محل نهاد :
در طول دههها، عوامل شخصیتی (نگرش، خودکارآمدی، اضطراب و تجربه کار با کامپیوتر) بر عوامل اصلی تعیینکننده نیات رفتاری برای پذیرش و استفاده از فناوریهای نوظهور، عمدتا در حوزههایی که ادغام در فرآیندهای کاری است که ممکن است طرفدار شیوه سنتی باشد، نفوذ کرده است. شکاف موجود در ادبیات این بوده است که چگونه این عوامل شخصیتی فناوری بطور گسترده در درون و در بین خودشان در یک مدل مشخص منحصر به این عوامل مرتبط هستند و واریانس کلی آنها در اهداف استفاده توضیح داده شده است. با توجه به این موضوع، این مطالعه یک طرح کمّی اتخاذ نمود و از پرسشنامه برای جمعآوری دادهها از 267 مربی آموزش از راه دور از سراسر کشور استفاده کرد. یافتههای حاصل از تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری (SEM) نشان داد که "نگرش فناوری" و "تجربه فناوری" پیشبینیکنندههای اصلی اهداف استفاده هستند. اثرات مستقیم اضطراب فناوری و خودکارآمدی بر قصد رفتاری بطور کامل توسط نگرش فناوری تعدیل شد. روابط غیرخطی نشان داد که خودکارآمدی فناوری، تجربه و اضطراب همگی مقدم بر نگرش نسبت به LMS هستند، در حالی که "تجربه فناوری" به تنهایی "خودکارآمدی فناوری" را تعیین میکند. تجزیه و تحلیل نقشه اهمیت-عملکرد (IPMA) نگرش را به عنوان مهمترین و مؤثرترین ساختار در تعیین قصد رفتاری نشان داد. نگرش فناوری، خودکارآمدی مرتبط با فناوری را به عنوان مهمترین و مؤثرترین ساختار تعیینکننده آن داشت. واریانس کلی توضیح داده شده توسط مدل مشتق شده 35% بود. این مطالعه توصیه کرد که نگرش و تجربه فناوری باید در اجرای یادگیری ترکیبی مرتبط با LMS در آموزش از راه دور در اولویت باشد. همچنین پیشنهاد میکند که مطالعات آتی باید در راستای تعیین اهداف استفاده به منظور بهبود بیشتر استحکام مدل، شامل تعدیلکنندگان عوامل شخصیتی فناوری باشد.